کسب و کار و شغل مورد علاقه! همیشه دو اختلاف نظر اساسی بین آدم‌ها وجود دارد. برخی معتقدند: “آدم باید بره دنبال کاری که دوسش داره..” و برخی دیگر اعتقاد دارند که: “عشق و علاقه به کار معنی نداره! آدم باید کاری رو انجام بده که پول بیشتری واسش داره…”
اگر بخواهیم درست و منطقی این نظریه‌ها را بررسی کنیم به سادگی متوجه می‌شویم که این ایده‌ها در کنار هم تکمیل می‌شوند و معنای درست کسب و کار را منتقل می‌کنند. اکثر مشاوران حوزه کسب و کار و استارتاپ‌ها توصیه می‌کنند که به دنبال کاری که علاقه‌مندش هستید، بروید. اما مساله قابل توجه دیگر این است که برخی افراد حتی با دنبال کردن علاقه خود در کار نیز راضی نیستند و حتی برای علاقه‌مندی‌های خود، اشتیاقی ندارند..!
عوامل موفقیت در کسب و کار
تحقیقات انجام شده بر روی افراد موفق و یا شکست خورده در استارتاپ‌ها نشان می‌دهد که در راه رسیدن به موفقیت باید به سه عامل مهم توجه داشت:
1. شور و اشتیاق برای یک کار، چیزی نیست که شما به دنبال آن بروید و سعی داشته باشید که آن را سریعا در خود ایجاد کنید، بلکه این اشتیاق فرآیندی است که در طول یک بازه‌ی زمانی انجام آن فعالیت در شما ایجاد می‌شود.
2.در راه دنبال کردن کسب و کار مورد علاقه، شما با مشکلات فراوانی رو به رو خواهید شد که ممکن است شمار را دچار دلسردی کند و اشتیاق اولیه را از دست بدهید.
3.علاقه شدید به یک کار در عین جذاب بودن می‌تواند شما را دچار سردرگمی کند.
طی پژوهشی که بر روی برخی دانشجویان حوزه کسب و کار در دانشگاه کلمبیا انجام شد، مشخص شد که بیشتر از نود درصد از دانشجویان هدف اصلی شغلی خود را دنبال کردن عشق و علاقه کاری عنوان کرده‌اند! این در حالی است که در تحقیقات دیگری که بر روی سه هزار کارمند از یک کمپانی بزرگ آمریکایی انجام شده است، تنها بیست درصد از این کارمندان، شغل مورد نظر خود را دوست دارند و برای انجام دادن آن اشتیاق کافی دارند..!
در ادامه این متن از میجو، بررسی می‌کنیم که چرا افراد حتی با وجود اشتیاق کاری، آن را دنبال نمی‌کنند و علاقه خود را نسبت به کسب و کارشان از دست می‌دهند.
کسب و کار و اشتیاقش به دنبال شما نمی‌آید
ممکن است شما هم جز افرادی باشید که گمان می‌کنید شور و اشتیاق به یک کار باید ذاتا در شما وجود داشته باشد و تلاش کردن برای آن بی‌فایده است! و یا با عوض کردن مداوم شغل و کسب و کارتان سعی دارید علاقه خود را پیدا کنید..؟
تمامی این فکرها، اصل توسعه مهارت‌ها و بهبود اشتیاق را زیر سوال خواهد برد! چرا که شور و اشتیاق امری ثابت نیست و شما می‌توانید با تلاش، اشتیاق خود را بهبود دهید. کسب مهارت و در نتیجه‌ی آن، کسب موفقیت در هر کاری، قطعا شما را به ادامه کار مشتاق‌تر خواهد کرد.
همچنین می‌توانید برای شروع، در شغل فعلی خود وظایف و مسئولیت‌هایی را بر عهده بگیرید که بیشتر علاقه‌مند به انجام دادن آن‌ها هستید و با همکارانی معاشرت داشته باشید که بتوانید از آن‌ها انرژی و اشتیاق دریافت کنید و در نهایت به دنبال مسیرهای جدیدی برای مشتاق شدن به شغل و کسب و کارتان باشید.
بر روی موضوعات مهم کسب و کار متمرکز شوید.
در یک استارتاپ و یا کسب و کار نوپا، معمولا افراد فقط بر روی وظایفی که علاقه‌مندی بیشتری دارند تمرکز می‌کنند و گاهی از موضوعات مهم و اصلی غافل می‌شوند. طی تحقیقات انجام شده دو ایده “تمرکز بر روی عشق” و یا “تمرکز بر موضوعات مهم” بررسی شده است که کارمندانی که تنها بر روی اشتیاق و علاقه تمرکز کرده‌اند موفقیت کمتری را در کسب و کار خود بدست آورده‌اند و با تمام اشتیاقی که داشته‌اند، حتی استارتاپ خود را رها و یا از شغل خود استعفا داده‌اند!
علاوه بر انجام کارهایی که علاقه‌مند آن‌ها هستید، با تمرکز بر روی وظایفی که مهم هستند و در پیشرفت کار موثرند، می‌توانید از مشکلات احتمالی جلوگیری کنید و با توجه به موضوعات با اهمیت، تلاش بیشتری نیز برای پیشبرد کارها خواهید داشت.
محدودیت‌هایی که اشتیاق در کسب و کارتان به وجود می‌آورد.
آگاهی از اشتیاق و علاقه از مسائل مهم دیگری است که در پیشرفت یک کسب و کار تاثیرگذار خواهد بود، چرا که گاهی ممکن است این اشتیاق محدودیت‌هایی برای شما ایجاد کند و باید بدانید که چه زمانی این علاقه کاربردی برای شما ندارد.
اشتیاق زمانی کارایی دارد که دیگران نیز با علاقه‌مندی شما هم عقیده باشند و هنگامی که شما ایده‌های خود را مطرح می‌کنید دیگر اعضای تیم نیز علاقه لازم برای پیگیری بحث و انجام دادن وظایف مربوطه را داشته باشند و اینکه علاقه‌ها را در حوزه صحیحی از کسب و کارتان استفاده کنید.
در تحقیقات انجام شده نکته قابل توجه دیگری مطرح شده است که کارمندانی که شور و اشتیاق کاری بیشتری دارند، به همان نسبت بیشتر مورد سو استفاده قرار خواهند گرفت! چرا که آن‌ها تمایل زیادی به پیگیری وظایف دارند و دیگران نیز کارهای بیشتری بر عهده آن‌ها قرار می‌دهند. که این خود تناقضی را در مطرح کردن شور و اشتیاق در محیط کاری و لذت بردن از انجام کارها و امکان مورد استفاده واقع شدن را ایجاد می‌کند که باید توجه بسیاری به این موضوع داشته باشید تا بتوانید و در شغل خود موفق باشید.
مطالعه‌ای که رو کارمندان انجام شده است نشان می‌دهد که افراد با اشتیاق بیشتر، اعتماد به نفس بالاتری نیز دارند که در حوزه کسب و کار این اعتماد به نفس مساله با ارزشی است اما اگر به عنوان مدیر یک استارتاپ و یا یک کسب و کار مهم دچار اعتماد به نفس کاذب شوید، قطعا مسیر درستی را نخواهید رفت و به دلیل اعتماد به نفس کاذب پیش آمده، نظرات و انتقادهای دیگران را توجه نمی‌کنید که خود تلنگری برای شکست یک استارتاپ است.
